چرا حرامخواری؟
می گویند اگر به گربه گوشت تمیر بدهید با خود می برد و خاک مالی می کند و می خورد! یعنی گوشت تمیز و استرلیزه با خوی او سازگار نیست حالا شده قصه وام های ایران، تا نزولی اش نکنند به دست کسی وام نمی رسد. بانکهای دولتی که وضعشان معلوم است رسما 18درصد بهره می گیرند ولی اسما تا 50درصد هم می رسد. و گاهی تمام زندگی و هستی و نیستی را به باد می دهند و کارخانجات را تعطیل می کنند، حالا دو بانک در ایران هست که بدون بهره(فقط کسر کارمزد) وام می دهد یکی قرض الحسنه مهر ایران است و دیگری بانک رسالت. البته این دو از صندوق های قرض الحسنه محلی و فامیلی یاد گرفته اند که کاری درست انجام می دهند و از پول های یکدیگر به یک نفر وام می دهند و نوبتی یا قرعه کشی به همه می رسد. نه سفته می خواهد نه ضامن! زیرا کسی که به مردم قرض می دهد ده برابر صدقه دادن پاداش دارد. چون صدقه ممکن است به درد کسی نخورد ولی قرض دادن برحسب نیاز است. اما متاسفانه این بانکها هم آلوده بانکهای ربوی شدند! آنقدر سخت گیری می کنند که طرف نمی تواند ثبت نام کند! ولذا مجبور می شود از کسانیکه ثبت نام کرده ولی لازم ندارند بخرد! هم اکنون موسسات مالی زیادی تشکیل شدند که آگهی وام می دهند و منظورشان همین وام است! اما 30درصد آن را برای خود برمی دارند. و درواقع 120میلیون وام بانک رسالت با بهره 2درصد می دهد. ولی گیرنده وام 80میلیون بیشتر دستش نمی گیرد. انهم با سفته و ضامن و کسر از حقوق و غیره! و این 80میلیون را باید 125میلیون پس بدهد. این انصاف است؟ قوه قضاییه باید ورود کند. برخی از اینها برای دور زدن قانون چک هم می گیرند و در متن چک می نویسند بایت خرید طلا یا سکه و ارز! ولی بانک مرکزی خواب است و اینها را نمی بیند. لا اقل معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات ورود کند یا بخش های اقتصادی دیگر و مجتمع های اقتصادی. این نزولخوار ها از یک طرف بانکها را تحت فشار قرار می دهند و از طرف دیگر وام گیرنده را. وام گیرنده محتاج است که وام می گیرد. لذا استفاده از احتیاج مردم برای سود آوری عین مال حرام است. مردم مضطر و گرفتار که برای وام مراجعه می کنند هرچه برگه باشد امضا می کنند. ولی بعد نمی دانند چه امضا کرده اند. هستی و نیستی شان را به باد می دهند. این حالت خوشی ندارد که عده ای از اضطرار مردم مولتی میلیاردر شوند و وام گیرنده ها به خاک سیاه بنشینند.